Be Tamashaye Negahat

4 views

Lyrics

گو چه رازی است در این موج مه آلود نگاهت
 که تو چون باد پریشانی و مستی
 دست در دست خزان خنده کنان
 در دل این باغ نشستی
 قامت عمر مرا خشک تر از شاخه ی بی جان
 بشکستی، بشکستی
 چه بگویم، به که گویم
 که دلم گلشن اسرار تو گشته
 گل هر یاد، در این باغ پریشان
 به سر انگشت تو در خاطره خاک نشسته
 وای بر من که دلم پر ز تمنای تو گشته
 نتوانم، نتوانم، نتوانم که بگویم
 دل من لیلی اش از یاد نبرده
 من که عمرم به تماشای نگاهش
 همه بر باد نشسته
 همچو لیلای پریشان تو بر خاک نشستم
 خسته ام
 خسته تر از مرغ پر و بال شکسته
 خسته ام
 خسته تر از قامت مینای شکسته
 جز غم روی رخش در دل حیران چه توان دید
 به که گویم
 به که گویم که من از عشق غریبش
 نگذشتم
 نگذشتم
 

Audio Features

Song Details

Duration
04:03
Key
7
Tempo
138 BPM

Share

More Songs by Homayoun Shajarian'

Albums by Homayoun Shajarian'

Similar Songs